پس از چند ساعت گفتگو و رایزنی رضایت بخش جهت انتقال تیم فوتبال پتروشیمی تبریز به ساری ،یک چهره متنفذ و نام آشنا پس از خروج از جلسه با تلفن همراهش به یک نفر زنگ می زند و می گوید:«خب! این هم از تیم اما حالا کی می خواد نگهش داره؟»با اینکه این جمله آشنا ترین جمله ای ست که در طول این سال ها از متولیان ورزش استان شنیده ایم اما باز هم رنگ ولعابش را از دست نداده است.
اما آیا معضل فوتبال مازندران صرفا نقدینگی ست؟آیا این همان چاهی ست که جوان ساری،بانک صادرات،آستان قدس،غنچه،نوژن و مازیران در کام خود فرو برد آنچنانکه هرگز بازنگشتند؟
*پتروشیمی،نوژن جدید فوتبال مازندران؟
حتی اگر بخواهید تلاش کنید تا انگیزه های انتخاباتی را در فاصله یک سال مانده تا انتخابات مجلس در پس این انتقال نادیده بگیریدباز هم نمی توانید.چرا؟امیر پریچهره همیشه می گفت:«تا منابع مالی برای تیمداری فراهم نشود به این کار تن نخواهیم داد.»و حالا که می شنویم با همان شرایط گذشته ،بدون آنکه منابع مالی تهیه شده باشند قرار است مرکز مازندران صاحب تیم شود نا خود آگاه و به ناچار نزدیک ترین انتخابات پیش رو در ذهن مخاطب تداعی می شود.اصولا مگر نوژن و مازیران با هدفی غیر از به مجلس فرستادن مالکش شکل گرفته بود که پتروشیمی استثناء باشد؟مگر خون آن یکی ازاین ها پر رنگ تر بود؟
*دندان هایی که برای مدیرت تیز شده است
در شرایطی که فقدان مدیر ورزشی در مازندران نکته ای اثبات شده است و این مساله کار را به جایی رسانده که مدیران نساجی،برای اداره سرشناس ترین باشگاه استان حاضر به هزینه آنچنانی جهت پر کردن پست مدیرعاملی با یک اصفهانی شده اند،از سوی دیگر حال و روز ورزش مازندران (بدون در نظر گرفتن برخی جرقه ها) طی 2،3 سال اخیر که یک پسرفت کامل محسوب می شود شنیده ها از عزم جزم شده چند نام تکراری برای نشستن روی صندلی مدیریت تیم آینده این شهر دارد که از آن جمله باید به چهره تحمیلی به هیات فوتبال استان و منتقد سابق مهندس غلامرضا بهروان اشاره کرد.یک منبع نزدیک به این انتقال در این باره می گوید:«خب!من هم چیز هایی شنیده ام.اینکه بعضی ها در هیات فوتبال استان تلاش دارند تا مدیرعامل این تیم بشوند.»او پس از چند لحظه سکوت می گوید:«این از آن روزهایی ست که آدم ها ماهیت خود را نشان می دهند.»
*پتروشیمی می آید؟
تا همین هفته گذشته پاسخ به این سوال آسان بود.مصاحبه بانیان امر پر بود از کلمات امیدوار کننده و رنگارنگ.شجاعی نماینده ساری همه ماجرا را تمام شده می دانست و از انتقال قریب الوقوع پتروشیمی صحبت کرد.او حتی راهکار خود را جهت اداره مالی باشگاه بیان کرد.«شهرداری،یا صنایع چوب و کاغذ پولش را می دهند»دو گزینه ای که امروز می توان به احتمال قریب به یقین آنها را منتفی دانست.از سویی دیگر و در شرایطی که ساروی ها خود را صاحب تیم آذری می دانستند ناگهان خبر رسید که ماشین سازی تبریز خواهان خرید امتیاز این باشگاه است.تیم نام آشنای تبریزی که در دسته دوم حضور دارد مبلغ 670 میلیون تومان را روی میز مذاکره گذاشته تا رقیب شمالی را از صحنه دور کند.این اتفاق شرایط را کمی تا قسمتی دست خوش تغییرات کرده آنچنان که سفر روی دو شنبه هادی خلردی به تبریز در همین راستا و ارائه پیشنهاد 700 میلیوین ارزیابی می شود.
*گزینه های مربیگری خودشان را تعرفه می کنند
هنوز پروژه« انتقال پتروشیمی به ساری» قطعی نشده است تا بشود بطور قاطع نوشت که این شهر در بازی های فصل آینده لیگ آزادگان حضور دارد یا خیر با این وصف سوت آغاز بازی های پشت پرده برای بدست آوردن پست های کلیدی در باشگاه احتمالی ،از مدت ها قبل به صدا در آمده است.علاوه بر گزینه های مدیرعاملی ،تکاپوی عجیبی میان مربیان ساروی برای نشستن روی نیمکت شکل گرفته است.چهره نام آشنا ،قدیمی با کارنامه ای نچندان قابل اعتماد .اسفندیار بالویی ،محمد سورتیجی،سعید بسطامی،رضا تقوی و حتی شبیر لطفی!
یکی می گوید گزینه شجاعی برای فبول پست مربیگری ست .دیگری از نظر مساعد هیات فوتبال بر انتخاب خودش خبر می دهد و آن یکی هم خود را چهره مورد علاقه اداره کل تربیت بدنی معرفی می کند.منبع این گزارش حتی خبر داده که این روز ها موبایل غلامرضا بهروان پر از تماس هایی ست که برای سفارش مربیان مختلف به صدا در می آید.این منبع می گوید:«تیم هنوز نیامده ای نها اینطور پست ها را تقسیم کرده اند.آقای ---- رفته دفتر بهروان.هرچقدر مهندس به او می گوید خب!امرتان را بفرمایید .طرف جواب می دهد فقط می خواستم عرض ادب کرده باشم.»
و«عرض ادب»در این روز ها به مصداق سلام پر طمعی ست که در مثال ها آمده است.
*آینده تیره و تار است
تنها یک ماه به آغاز لیگ دسته اول باقی مانده و پتروشیمی نتنها اردوی پیش فصلش را آغاز نکرده بلکه بازیکنانش هم نامعلوم اند.شنیده ها حاکی از آن است که «قرار شده بازیکنانی که در تست نساجی مردود شده اند را بیاورند ساری تا برای این تیم بازی کنند.»و از سویی دیگر خبر می رسد فراخوانی جهت تست گیری از بازیکنان زیر نظر هادی خلردی در مجموعه ورزشی شهدای ساری انجان خواهد شد.منبع این گزارش که تمایلی به افشای نامش ندارد می گوید:«بعضی ها از کنار این تیم بدنبال مطامع سیاسی خود هستند و برخی دیگر پست هایی را که تراشیده اند را بین دوستان خود تقسیم می کنند. اما شما مطمئن باش این ماجرا به یک آوار بزرگ تبدیل می شود و همین آدمهایی که برای پست مربیگری و مدیرعاملی سرودست می شکنند همه را گردن بهروان می اندازند و کنار می روند.چون نه منابع مالی باشگاه تامین شده و نه مدیریت مشخصی وجود دارد.»
*آخر داستان
هنوز داستان شروع نشده که بخواهیم آخرداستان را بنویسیم اما حتی از همین امروز هم می شود گفت چه آینده ای در پیش رو ایستاده است.

سیامک حبیبی